مهدیارمهدیار، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

پسر گلم

عسل مامان

بااومدنت به زندگی من و بابایی حس وحال قشنگی به روزها و شبهامون دادی. معمولا صبح ها بعد از رفتن بابایی حدودای ساعت هشت از خواب بیدار میشی و با آوازهای نازت که جدیدا یاد گرفتی منو هم بیدار میکنی. این روزها حسابی می خندی و خودتو عزیزتر میکنی اونقدر با تو بودن برام شیرین و لذت بخشه که گذشت زمان را احساس نمیکنم و ساعت ها به سرعت نور برام میگذره. مهدیار گلم پسر نازم از وقتی دنیا اومدی دنیای من زیباتر شده خدارو شکر میکنم بخاطر خوشبختی که در زندگیم احساس میکنم... خدارو شکر میکنم بخاطر بودنت... خدایـــا دوستـت دارم واسه هرچی که بخشیدی... ...
15 مهر 1392

مادر

وقتی بعد از نه ماه انتظار نی نی کوچولوت دنیا میاد و مادر میشی زندگیت حال و هوای جالبی به خودش میگیره... مادر که میشی باید بلافاصله بعد از رفتن شوهر به سرکار به جای اینکه تا لنگ ظهر بخوابی بیدارشی و به کارای عقب افتاده ات برسی. مادر که میشی یه پات تو آشپزخونه اس و یه پات تو پذیرایی. مادر که میشی از تموم وسایلی که دوستشون داری و تا اون موقع حاضر نبودی ازشون جداشی میگذری. مادر که میشی جای روز و شب واست عوض میشه(شبها بیدار) مادر که میشی تموم فکر و ذهن و دغدغه ات میشه بچه ات. مادر که میشی حساب روزها از دستت در میره. مادر که میشی اگه کسی به بچه ات حرفی بزنه حتی عزیزات از دستشون دلگیر میشی. مادر که میشی گاهی وقتا همزمان با ناهار باید شام هم درست ...
15 مهر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسر گلم می باشد